چرا و چه مطالعه كنيم؟

۴۲ بازديد

مدتي هست كه در بين اطرافيانم اين سوال را زياد مي بينم و دوست داشتم كه تمام آن پاسخي كه به نظرم مي رسد را يكجا جمع كنم و در يك مطلب آن را منتشر كنم.

چرا بايد مطالعه كنيم؟ چه چيزي مطالعه كنيم؟

چرا مطالعه كنيم؟

دلايل بسياري براي مطالعه وجود دارد كه بهتر است (مي بايست) مطالعه داشت و براي به روز بودن و بالابردن سطح آگاهي وقت گذاشت.

۱- به همان دليل كه ورزش بايد كرد

شايد در همين پنجاه يا صد سال پيش ارزش ورزش كردن به ميزان الان نبود، به دليل اينكه تكنولوزي تا اين حد پيشرفت نكرده بود و ما به اين اندازه بي تحرك نشده بوديم. استفاده از ظرفيت حداكثري براي ماهيچه ها در اين زمانه وجود ندارد. حداكثر استفاده ما راه رفتن، برخاستن از رختخواب، بلند كردن يك سري اشياي ضروري و خيلي سبك (بشقاب، چنگال، لپ تاپ و …) و شايد بالا و پايين رفتن پله باشد. پس عضلات كمر، شكم، سينه، جلو بازو، گردن و … تكليفشان چه مي شود. بايد خودمان سعي كنيم با ورزش كردن و انجام يكسري حركت هاي تصنعي و ساختگي (چون اين حركت ها براي همان عضلات انجام مي شوند) به تمام عضلاتمان بها دهيم و نگذاريم در روزمرگي غرق شوند و بي استفاده بمانند تا ديگر تواني برايشان نماند.

حالا مغزمان را چگونه تقويت كنيم؟

با مطالعه و خواندن مطالب مختلف مي توانيم مغز خود را درگير كنيم و آن را ورز دهيم. درگيري كه خودخواسته است و باعث مي شود كه بر اثر استفاده شدن تضعيف نشود. كلمات و جملات براي مغز ما همان نقش دستگاه هاي ورزشي، دمبل و وزنه و … را دارد. با مطالعه كتاب هاي انسان هاي ديگر اين امكان به ما داده مي شود كه بتوانيم دنيا را از چشمان آن ها ببينيم. با تحليل هاي آن ها و نكات و مواردي كه آن ها مي بينند بيشتر آشنا شويم. زماني كه در سايت ها امكان خواندن كامنت هست فرصت بسيار خوبي است تا تجربه هاي مشترك حول ان موضوع را از ديگران بخوانيم كه هم مطلب براي ما تثبيت شود و هم با خواندن تجربيات ديگران براي ما تقويت شود.

 

۲- افزايش دايره لغاتمان

هر چه ما تعداد كلمات بيشتري بلد باشيم بهتر مي توانيم نيازمان را ابراز كنيم و حرفمان را به ديگران بفهمانيم. در جملاتي با تركيب بهتر و زيبا تر مي توانيم آن ها را بيان كنيم. تعداد كلمات بيشتر به همراه وسواس كلامي در نهايت به تسلط كلامي ما كمك مي كنند. كمتر پيش مي آيد بگوييم نه نه منظورم را بد رساندم يا بگوييم نمي توانم حسم را در قالب كلمات بگنجانم. پس نه تنها در كسب و كار دچار سوء برداشت هاي بيشتري نمي شويم بلكه در زندگي هم پس از ديدن نيمه گمشده ي خودمان (به فرض كه وجود داشته باشد) مي توانيم از حسي كه به او داريم و احساسات و عواطفمان براي او بهتر بگوييم. در نتيجه مي توانيم سعادت همراه داشتن نفر ديگري كه هر بار به او نگاه مي كنيم، انگيزه ما چند برابر مي شود و تمام خستگي از تنمان به در مي رود را داشته باشيم.

مردم سطحي نگر شايد به اين افراد چرب زبان يا زبان باز بگويند.

به دو دليل جمله بالا را نمي شكافم و بررسي نمي كنم، چون كلمه “مردم” در آن هست و بررسي بيشتر معني كلمات “چرب زبان و زبان باز” خود نشان از اهميت همين كلمات براي را براي من دارد.

 

بعضي وقت ها به مفهوم كلمات انگليسي كه نگاه مي كنم واقعا به اين باور مي رسم كه هر كس كه يك زبان ديگر بلد است، انسان ديگري است. چند مدت پيش داشتم به تفاوت سه كلمه mad، insane و crazy نگاه مي كردم. هر كدام معناي متفاوتي دارند و در زمان و حس و حال متفاوتي استفاده مي شوند، اما براي ما فارسي زبان ها ترجمه هر سه آنان “ديوانه” است.

 

چه چيزي مطالعه كنيم؟

به نظرم سوال بهتر اين است كه “چه چيزهايي مطالعه كنيم؟”. مطالعه براي من بر دو راه تقسيم مي شود و هر دو هم به صورت موازي بدون هيچ گونه تقدم و تاخر.

 

۱- مطالعه در زمينه مواردي كه اكنون نياز ما هستند

به نظر من اكثر كساني كه رو به مطالعه مي آورند جزو همين دسته هستند. يعني مطالعه مي كنند چون در مشكلي گير افتاده اند و چنانچه از آن رهايي يابند مطالعه را كنار مي گذارند تا مشكل بعدي. من نه مي گويم اين خوب است نه مي گويم بد. اين نياز است و بايد به هر صورت رفع شود. اما حقيقت اين است كه زندگي ما هر سال از سال قبل پيچيده تر مي شود (خصوصا با در نظر گرفتن اينكه تمام دنيا با هم در ارتباط و متصل هستند) و نمي شود به شيوه پدرانمان فقط با كمك گرفتن از تجربه بزرگ تر ها و كمي دقت بيشتر به نقطه مطلوبي رسيد. بازي زندگي بسيار پيچيده تر و مسائل بيش از پيش در هم تنيده تر شده اند. اگر مطالعه صرفا براساس نياز پيش رود، امروز مشكل را حل مي كنيم اما چند مدت ديگر به دام مشكلي با جنس متفاوت و بزرگتر مي افتيم. به نظرم اين درست نيست كه ما همه انرژي خود را براي پيدا كردن راه حل براي مشكلات بگذاريم.

 

۲- آماده سازي خودمان براي آينده اي بهتر

اين نوع مطالعه بيشتر براي اين است كه بتوانيم با مدل هاي ذهني بيشتري آشنا شويم. بتوانيم مسائل را با نگاهي متفاوت ببينيم و حتي قبل از بوجود آمدن آن ها بتوانيم براي آن ها چاره جويي كنيم يا از رخ دادن آن ها جلوگيري كنيم. بتوانيم خود يادگيري را به عنوان مهارتي مهم ياد بگيريم.

بهتر است كه ما بتوانيم در كنار حل مشكلات يك سري آموزش هاي پايه را ببينيم تا در آينده در دست اندازهاي كوچك زندگي گير نكنيم و هر مسئله اي براي ما به يك دغدغه اي كه ما رافلج كند تبديل نشود. زماني كه ما آموزش هاي پايه را ببينيم چند اتفاق خوب مي افتد:

  • از بوجود امدن مشكلات پيشگيري مي كنيم
  • مسائل را بهتر مي توانيم حل كنيم 
  • معمولا مسائلي ما را به چالش مي كشد كه براي ديگران سختي حل آن بيشتر است

 

مطالعه از منابع خوب و معتبر بسيار مي تواند آينده ما و افراد اطراف ما را بهبود ببخشد.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.